امروز متوجه شدم بعد از گذشت بیش از سه ماه از آغاز سال، وبلاگهای برتر بیان اعلام نشده. من از این موضوع خوشحالم چون این لیست رو علتی برای هرچه بیشتر نابود شدن بلاگستان میدونم؛ بلاگستانی که از نظر من چیزی ازش باقی نمونده و همین لیستها باعث میشن که امید کمتری برای احیاش در آینده بمونه. (گرچه که شاید در آینده این لیست اعلام بشه).
در چند وقت اخیر یکی دو جا خوندم که میگفتن اسم این لیست باید به «وبلاگهای فعال» تغییر پیدا کنه، من با این حرف مخالفم چون به نظرم این لیست ربطی به «وبلاگ» نداره. این لیست معرف «فعالترین کاربران بیان» هست که با «وبلاگ فعال» فرق اساسی داره و من سعی دارم تا تو این پست دلایل خودم رو بگم و توضیح بدم که چرا فکر میکنم که بیان بیشتر به شبکه اجتماعی متمایله تا یک بلاگستان.
در لیست «وبلاگهای برتر» بیان هفت معیار معرفی شده. من اعتقاد دارم که سه مورد از این هفت مورد (یعنی حدود 43 درصد)، هیچ ربطی به وبلاگ نداره و تنها معیارهای «شبکه اجتماعی گونه»ای هست که به هر چه بیشتر زرد شدن بلاگستان کمک میکنه.
این پست شامل مخالفت من با برخی معیارهای دیگر که جنبه عقیدهای داره نمیشه(مثل مورد دوم بیان، یعنی تعداد رای خوانندگان. چون وبلاگهای معتبر جهانی پر از وبلاگهایی هستند که اهمیتی به این گونه رایگیری نمیدن مثل wait but why و THE NEW INQUIRY و … پس بیان با این معیار داره نوعی شیوه وبلاگنویسی که اون چنان هم مرسوم نیست رو به وبلاگنویس تحمیل میکنه) و تنها به مواردی پرداختم که به نظرم بدون شک هیچ ربطی به «وبلاگ» نداره!
قبل از هر چیز باید بگم که من امیدی ندارم که حرفم جدی گرفته بشه و بیان کاری کنه. بیشتر از یک سال پیش من عکس زیر رو در نظرات وبلاگ اصلی بیان فرستادم که نشوندهنده سیزده اشتباه نگارشی در صفحه اصلی بیان هست که سالها جا خوش کرده. علاوه بر رعایت نکردن نیمفاصله حتی کلمه «بهروز» در یک صفحه به دو صورت «بروز» و «به روز» نوشته شده! و این رسانه خودش رو «رسانه متخصصان و اهل قلم» میخونه.
مشکل این نیست که این اشتباهات نگارشی بعد از یک سال برطرف نشده، مشکل این هست که این نقد ساده در وبلاگ اصلی بیان حتی تایید نشد که سایر افراد ببینند!
با رفتن به صفحه وبلاگهای برتر میتوانید هفت معیار بیان برای این وبلاگها را ببینید. از نظر من معیارهای چهار، پنج و هفت هیچ ربطی به وبلاگ ندارند؛ یعنی در مجموع بیش از چهل درصد معیارها مربوط به وبلاگ نیستند.
۴) مشارکت نویسنده (یا نویسندگان) در رای دهی به مطالب سایر وبلاگهای بیان
۵) مشارکت نویسنده در ارسال نظر برای سایر وبلاگ ها (نظرهایی که عمومی و تأیید شده باشند)
دو وبلاگ A و B را متصور شوید. فرض کنید این دو وبلاگ در همه چیز برابر هستند؛ از پستها گرفته تا تعداد بازدید کننده و نظرات. تنها فرق وبلاگ A و B این است که نگارنده وبلاگ A برای دیگر نویسندگان بیان تعداد نظر عمومی بیشتری گذاشته. آیا این به این معنی هست که وبلاگ A از وبلاگ B بهتر است؟
-------------------------
این دو معیار اصلاً چه ربطی به وبلاگ داره؟ این که نگارنده یک وبلاگی مشارکت بیشتری در رای دادن به پستهای دیگر وبلاگها داشته اصلاً چه ربطی به مطالب نوشته شده در وبلاگش داره که معیاری برای برتر بودن وبلاگ باشه؟
گذاشتن این معیارها آیا هدفی جز تبدیل کردن بلاگستان به شبکه اجتماعی داره؟ چون من نمیتونم فکر کنم که این معیارها برای پیدا کردن «وبلاگ خوب» گذاشته شده. این معیارها تنها به مطرحتر شده وبلاگهای زرد کمک میکنه (افرادی که از بلاگستان برای دوستیابی استفاده میکنن تا وبلاگنویسی). وبلاگهایی که زمانی در بلاگستان گم و گور و گمنام بودند و امروز به لطف این لیست بیان در صدر هستند.
۷) تعداد دنبالکنندگان وبلاگ
وبلاگ A را در یک جامعه سالم در نظر بگیرید، هدف از دنبال کردن این وبلاگ چیست؟ آیا چیزی جز خواندن مطالب آن است؟ و آیا اگر دنبال کردن به خواندن منتهی نشود ارزشی دارد؟ خواندن مطالب یک وبلاگ چه چیزی میآورد؟ بازدید. حالا به معیار شماره شش بیان توجه کنید:
۶) تعداد بازدید کنندگان (تعداد بازدید کل وبلاگ و همینطور میانگین بازدیدهای هر مطلب)
پس هدف از معیار هفتم چیست؟ تعداد دنبالکننده چه چیزی میآورد که بازدید نمیآورد؟ آیا این معیار فرصتی برای افرادی که وبلاگ برایشان بیارزش و دوستیابی ارزشمند هست نیست؟ این معیار چیزی جز سوق دادن بلاگستان به سمت شبکههای اجتماعی است؟
-------------------------
و خوب! چیزی که مییاره ناسالم کردن دنبالکردنهاست. افرادی که میگن «دنبالت کردم، دنبالم کن» بی هیچ هدف و ارزشی برای مطالب یک وبلاگ و تنها برای جذب دنبال کننده. نتیجه این کار اتفاق چیزی به نام «تبادل دنبال» هست؛ یعنی دنبال کردن وبلاگ ربطی به وبلاگ نداره و تنها شکلی از دوستی، اضافه شدن به عدد دنبال کننده یا وقت تلف کنیه.
نتیجه این میشه که در یازدهمین وبلاگ برتر بیان این پست رو میبینیم. پستی که این همه وبلاگ رو بررسی کرده و گفته: «اون دسته از وبلاگ هایی که تنها فقط من دنبالشون میکنم و چه آشنا چه غیر آشنا هم در آینده قطع دنبال میشند.» یعنی چی؟ یعنی اون وبلاگها هیچ ارزشی برای طرف نداشتن که دنبالش کرد! اون وبلاگها تنها برای گرفتن «دنبالبک» دنبال شدن و اگر طرف مقابل دنبالبک نکنه چه آشنا چه غیر آشنا قطع دنبال میشه.
معیارهای بیان وبلاگها رو بررسی نمیکنه، کاربران فعال بیان رو بررسی میکنه، مثل یک شبکه اجتماعی. این لیست رو میشه بعد از محمود نژاد و علیرضا شیرازی یکی از دلایل نابودی بلاگستان دونست. بلاگستانی که تبدیل شده به یک شبکه اجتماعی برای دوستیهای کوتاه یا بلند.
من این پست رو در فرصت خیلی کم و شتابزده نوشتم (اصلا پستش حساب نکنید) وگرنه اگر درس و دانشگاه فرصت میداد حتما با آمار و گراف و دلایل بهتری میگفتم که چرا بیان به نوعی از یک شبکه اجتماعی تبدیل شده و حیف که بلاگستان تاوان مسدود بودن گزینههای عالی خارجی رو میده.
درباره این سایت